Tuesday, July 21, 2020

Download Books نامه‌ها For Free

Download Books نامه‌ها  For Free
نامه‌ها Paperback | Pages: 391 pages
Rating: 3.97 | 485 Users | 31 Reviews

Specify Out Of Books نامه‌ها

Title:نامه‌ها
Author:سیدعلی صالحی
Book Format:Paperback
Book Edition:Anniversary Edition
Pages:Pages: 391 pages
Published:2001 by دارينوش (first published 1993)
Categories:Poetry

Interpretation To Books نامه‌ها

Name-ha = The Letters, Seyed Ali Salehi
تاریخ نخستین خوانش: ماه دسامبر سال 2001 میلادی
عنوان: نامه ها؛ نویسنده: سید علی صالحی؛ تهران، نشر دارینوش، 1375؛ در 38 ص؛ شابک: 9645563119؛ موضوع: شعر فارسی از نویسندگان ایرانی - قرن 20 م
عنوان: نامه ها: متن کامل رسالات ری را از 1360 تا 1367 هجری خورشیدی؛ نویسنده: سید علی صالحی؛ تهران، علمی، 1378؛ در 391 ص؛ شابک: 9644050665؛ عنوان روی جلد: متن کامل نامه ها ری را؛ چاپ دوم 1380؛ چاپ سوم 1386؛ موضوع: شعر فارسی از نویسندگان ایرانی - قرن 20 م
داستان يک استکان شکسته
طعم عزيز قند و نعناع، نمازهای طولانیِ پدربزرگ، عطر پسينْ‌سایِ دوره‌ ی مورت، دِنگا دِنگِ دلنشين زنگوله‌ ای ... گاهی، بيشه‌ ی نی و گل‌های مامَدان و ماه، ماه ... که يک شب آمد آن بالایِ نه دور از بامِ آبادی «مَرغا»، و من چه‌قدر دلم چِر می‌زد يک چيزی بگويم، يک حرفِ ساده‌ ی قشنگ، اما درنگِ ندانستن نمی‌گذاشت، کلمه کم می‌آوردم
اولِ اولِ شب بود آن شبِ ماه، يادم ترا فراموش، که ماه ميان پياله‌ ی پُر آب، مسين و مانوس و بی‌قرار می‌نمود، و يک چيز ديگر، يک حال غريب، حسی وهم‌ انگيز و آوازی نه از آدمی، آوازی که از يک جای دور! پَرَکَم رفته بود، داشتم می‌شنيدم آن همه را هوا به هوا، هوای خُردْخوابیِ بهارانه بود به پنجمين سالِ نورستگی، بالای بام کاهگلی خانه‌ ای بوديم که از پدربزرگِ پدرم به ما رسيده بود. گفتم: «دا ... دا، ای يَشْنی!؟» مادرم گفت: «من آوازی نمی‌شنوم، اين حدودها پُر از قافله‌ ی جن است. شايد يکی‌شان گُم‌ کرده‌ ای دارد. گوش‌هايت را سِفت بگير که نشنوی، وَاِلا می‌آيند ترا هم مثل ماهِ بختِ سياهم - عبدالله - می‌برند!» پاييز سال پيش، عبدالله، جُفتِ کوچک‌ترِ من ... مرده بود به قتل‌ عام حصبه‌ ی 1339 خورشيدی، و من نمی‌خواستم کسی جای برادر کوچکم بخوابد، شب‌‌ها بالشِ هفت‌گُلِ خلال و پونه‌ اش را پنهانی بو می‌کردم: «يادم تو را فراموش!»ا
همان سال، سالِ هزاره‌ ی همان آوازِ بی‌هوا، شهريور ماه، پسينِ پونه‌ آلوده‌ ی پر سايه‌ ساری، ما سايه‌ هامان را از آن همه چَم و بَمِ بی‌ بديل برچيديم و به اجبار زادرودِ خاطره‌ خيزِ دامن‌گيرِ خويش را ترکِ ماتَرَک کرديم. پياده از پیِ پدر و مادری که به شدت يک‌ديگر را دوست می‌داشتند، و اين راز را به روشنی می‌فهميدم، هر کدام می‌کوشيد ديگری را دل‌داری دهد، اما کنده شديم از آن همه شبِ روشن و روزانِ رويا و رهايی. تمامِ شب، ماه غمگين‌ترين راه‌ بَلَدِ ما بود، تا صبح روز بعد که به «ام.آی.اس» مسجد سليمان رسيديم. دياری که بی‌هيچ ديده‌ پوشی، انتهایِ بی‌راهِ جهان می‌نمود: بوی قير سوخته و سوزن‌ سوزنِ آفتابی بداخلاق، برهوتی برهنه، پير، بی‌ پوزار، چيل و چُروک، بيشه‌ ی بادهای سرخ، برچْ‌ برچِ بَنگلِه‌ های شرکت نفت، تريلی کهن‌سالی از نسل نفت و زوزه و حوصله که هی می‌رفت و دور نمی‌شد، و مردی سرخ‌ موی و تکيده که به استقبالِ خسته‌ ترين بازماندگانِ متواریِ ايلِ انار و اسب و آب و بوسه و گندم آمده بود: سيدمرادخان، دايیِ پدرم بود
یادم ترا فراموش! «کاش آن شب گوش‌هايم را نمی‌گرفتم، کاش آواز قافله‌ ی جن را» می‌شنيدم، آوازی عجيب که گُم‌ شده‌ ای را می‌طلبيد، آوازی که انگار از فراسویِ فهم آدمی می‌آمد، حس و هوای آن هنوز با من است، اما کلماتش ... کلماتش را به ياد نمی‌آورم، و اين سی سالِ اخير هرچه سروده و می‌سرايم - به گونه‌ ای عاری از اراده‌ ی روزمره - به خاطر رسيدن به آن کلمات و همان آواز غريبی است که شبی در «مَرغا» بالای بامِ بلندِ پُر از ماه و ستاره شنيدم: شعر ... برای من، اتفاقی جز بازسرايیِ همان آوازِ اَزَلی و همان ترانه‌ ی لَم‌ يَزَلی نبوده و نيست
س.ع.صالحی - تهران 1378 خورشيدی
گزینش: ا. شربیانی

Details Books Concering نامه‌ها

Original Title: نامه‌ها
ISBN: 9645563119 (ISBN13: 9789645563119)
Edition Language: Persian
Setting: Iran, Islamic Republic of

Rating Out Of Books نامه‌ها
Ratings: 3.97 From 485 Users | 31 Reviews

Judgment Out Of Books نامه‌ها
آن سوی هر چه حرف و حدیث امروزستهمیشه سکوتی برای آرامش و فراموشی ما باقی استمی توانیم بدون تکلم خاطره ای حتی کامل شویممی توانیم دمی در برابر جهانبه یک واژه ساده قناعت کنیممن حدس می زنم از آواز آن همه سال و ماههنوز بیت ساده ای از غربت گریه را بیاد آورم من خودم هستم بی خود این آینه را روبه روی خاطره مگیرهیچ اتفاق خاصی رخ نداده استتنها شبی هفت ساله خوابیدم و بامدادان هزار ساله برخاستم .....پیشنهاد می کنم شعرهای زیبای این کتاب را با صدای بی نظیر مرحوم خسرو شکیبایی عزیز حتما گوش کنید

سلامحال همه ما خوب است...حال همه ی ما خوب استاما تو باور نکن

سید علی صالحی یکی از شاعران مورد علاقه من و اشعارش همیشه دلنواز و زیباترینراستی خبرت بدهم خواب دیده ام خانه ای خریده امبی پرده بی پنجره بی در بی دیوار . . . هی بخند !بی پرده بگویمت فردا را به فال نیک خواهم گرفتدارد همین لحظه یک فوج کبوتر سپید از فراز کوچه ما می گذردباد بوی نامه های کسان من می دهدیادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری نه ری را جان !نامه ام باید کوتاه باشد ساده باشد بی حرفی از ابهام و آینه از نو برایت می نویسمحال همه ما خوب استاما تو باور مکن***بیا برویم رو به روی

از اون کتاب هاست که هر چند وقت یکبار دوست دارم از اول بخونمشون. فکر میکنم تا حالا بیشتر از پنج شش بار خوندمش. برای من یه حس لطیف ساده و ملموس داره چیزی شبیه به حس نوشته های نادر ابراهیمی.

میگويند باران میآيداما من نمیبينمزير چتری از ترديد میگذرمهمه جا رابوی نوعی شقايق پُر کرده است!اصلا به من چه که شبتمثيل ظلمت استظلمت گاهی بينالطلوعين میآيد!و بامدادواژهای بود که از آنتنها شاعری خسته مانده است.شتاب نکناز نسيما هم برايت خواهم نوشتدخترم دندان درآورده استديریست معنی نان را میفهمدبيست سال ديگربه او خواهم گفت:اين شعر نيستکه نان را قسمت میکنداين نان استکه شاعران را تقسيم کرده است!

حال همه ما خوب است اما تو باور مکن

یکی از قشنگ ترین کتابهای شعریه که تا حالا خوندم. به نظر من کمتر کسی پیدا میشه که با اشعار سید علی صالحی نتونه ارتباط برقرار کنه.

Related Posts:

0 comments:

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.